1038
نگاهی به پیامدها و اهداف سفر ترزا می به آمریکا و دیدار با دونالد ترامپ
|
هم رسانی
|
ترزا می نخستوزير بريتانيا و دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا
«آفتاب روابط آمریکا و بريتانيا مجدداً طلوع كرده است»
اين عبارتی
بود كه ترزا می، نخستوزير بريتانيا در آمریکا مطرح كرد تا بهعنوان نخستين مهمان ترامپ،
اين پيام را بدهد كه لندن و واشنگتن درصدد ايجاد مناسبات تازهای در دوران ترامپ و
البته برگزيت هستند. سفری كه با حواشی مختلفی همراه بود و مسائل متعددی در آن مطرح
شد. نخستوزير بريتانيا نخستين مقام بلندپايه رسمی از يك كشور خارجی است كه پس از به
قدرت رسيدن رسمی ترامپ به آمریکا سفرکرده و اين در حالی است كه اين سفر با مخالفتها
و واكنشهای مختلفی از سوی سياستمداران و تحليلگران همراه بوده است. نخستين مهمان ترامپ
در كاخ سفيد بودن، خود حاكی از جايگاه آن كشور و روابط آتی ميان طرفين است. آمریکا
و بريتانيا دو كشوری هستند كه در عرصه بينالمللی همواره در كنار يكديگر بودهاند و
از روابط مستحكم و استراتژيكی هم برخوردار هستند. در اين سفر، موضوعات متعددی ميان
ترزا می و دونالد ترامپ موردبحث قرار گرفت ولی آنچه مشهود است، اين بود كه نخستوزير
بريتانيا در اين سفر تلاش داشت تا بر چند نكته تأکید بكند و آن را برای طرف آمریکایی
جا بيندازد. نخستين مسئله، قرار گرفتن لندن بهعنوان كشور متحد در كنار واشنگتن بود.
در اين راستا، ترزا مي تلاش كرد به ترامپ اين پيام را بدهد كه بريتانيا شريك آمریکا
است. دومين نكته آن است كه بسياری از موضوعاتی كه از سوي ترامپ بهصراحت رد شده بود،
ترزا می توانست موافقت ترامپ را با آن مسائل جلب كند. بهطور مثال، ترزا می در اين
ديدار از حمايت ترامپ از ناتو خبر داد كه نشان از موفقيت او در تأثیرگذاری بر رييسجمهور
جديد آمریکا است. بااینحال، ترامپ در اين ديدار بار ديگر از مسئله برگزيت حمايت كرد
و نشان داد كه او به تلاشهايش براي ايجاد شكاف در اتحاديه اروپا از طريق برگزيت ادامه
خواهد داد. به عبارتی، ترامپ در اين ديدار نشان داد كه كماكان مواضعش را مبتنی بر ايجاد
اختلاف در اتحاديه اروپای يكپارچه را ادامه ميدهد و بريتانيا نيز بیميل به كمك به
اين پروسه نيست. مسئله ديگری كه در اين سفر مطرح شد، آن بود كه می تلاش كرد به مسئله
ایران هراسی دامن بزند. اگرچه او در اين سفر از برجام حمايت كرد و از لزوم زنده نگهداشتن
آن سخن گفت ولي اين نكته را هم گفت كه برجام بايد بهگونهای اجرا شود كه دستان ايران
را در عرصه منطقهای ببندد. به نظر ميرسد باوجود مخالفتهايی كه با انجام اين سفر
صورت گرفته بود، نخستوزير بريتانيا نشان داد توانسته است بر رييسجمهور جديد آمریکا
تأثیر بگذارد و مواضع او در خصوص مسائل بينالمللي را به لندن نزديك كند.
پس از
رأی آوردن برگزيت، خروج لندن از اتحاديه اروپا کشدار شده و هماينك زمان آن فرارسیده
است تا بريتانيا مواضع خود را صريحتر و سريعتر دراینباره آشكارا بيان كند زيرا باکش
و قوس دادن به اين مسئله آنها نمی توانند بيش از اين، اتحاديه اروپا را گروگان تصميم
خود بگيرند. بروكسل میگويد اگر بريتانيا درصدد خروج از اتحاديه اروپا است، بايد به
اين خروج جنبه عملی و حقوقی بدهد تا ما نيز تکلیفمان را بدانيم و برنامهمان را بهعنوان
اتحاديه اروپايی بدون بريتانيا روشن كنيم ولی لندن تا به امروز از انجام اين كار سرباز
زده است چراکه آنها از يكسو ميیخواهند چشماندازی از نتايج سياستهای ترامپ پديدار
شود و از سوی ديگر درصدد آن هستند تا هزينههای خروج از اتحاديه را كاهش دهند. به نظر
ميیرسد لندن با مطرح كردن خود بهعنوان شريك و متحد واشنگتن، ميیخواهد همچون گذشته
حمايت آمریکا را در قبال خود داشته باشد و از سويی، اين اعتماد را در دولت آمریکا ايجاد
كند كه نمیگذارد اتحاديه اروپا، اتحاديه موفق و يكدستی باشد. اين مسئله، خبر خوشی براي
ترامپ است كه علاقهای به يكپارچه بودن اتحاديه اروپا ندارد. اصولاً لندن در ايفای
چنين نقشهايی تبحر دارد و به نظر ميرسد آنها در اين نوبه نيز نقششان را بهخوبی
بازی كنند. همچنين لندن تلاش می كند تا در دولت جديد آمریکا، نقش منطقهای خود را بهعنوان
شريك آمریکا افزايش دهد كه اين نقشآفرينی لزوماً همراستا با نقشآفريني های منطقهای
اتحاديه اروپا نيست. سفر اخير ترزا ميی به كشورهای خلیجفارس و همچنين سفر او به آنكارا
پس از ترك واشنگتن نيز در همين چارچوب قابلتحلیل است.
بريتانيا
با برگزيت قدم نخست و البته اساسی در به شكست رساندن اتحاديه اروپا را برداشت و درصدد
است با طولانی كردن پروسه خروج خود، هزينه آن را بر دوش اتحاديه اروپا بيندازد و اتحاديه
را بيش از اين تضعيف كرده تا نتواند گام جدی ای در برابر منافع لندن بردارد. سياست
بريتانيا در دوران برگزيت نيز شراكت حداكثري با آمریکا براي كسب بيشتر منافع است. ترامپ
نيز مخالف اتحاديه اروپا است و از بين رفتن وحدت در اتحاديه اروپا يا هر اتحاديه ديگری
كه از آن تاكنون نامبرده، استقبال میكند. اين كار قطعاً مورد استقبال پوتين هم است.
اگر اروپاييها نتوانند مشکلاتشان را با روسيه حل كنند و بحران اوكراين همچنان بر
روابط طرفين سايه افكنده باشد، آنگاه چنددستگی در اتحاديه اروپا و همچنين آمریکا و
اروپا به نفع روسها نيز هست و اين می تواند نقطه آغاز همكاری ميان مسكو و واشنگتن
باشد و لندن نيز می تواند پل رابط دستيابي به اين هدف باشد. بااینوجود، آن مسائل بستگی
به آينده دارد كه منافع هرکدام از بازيگران موجب در پيش گرفتن چه نقشي از سوی هر طرف
شود. در حال حاضر ترامپ، با هر اتحاديهای كه بازار آمریکا را تضعيف كند، مخالف است
و اگر اين مسئله را هم علنی نگويد، مخالفتهايش را در خفا ادامه خواهد داد.
مشاهده نظرات
هم رسانی
چگونه میتوانید این مطلب را به دیگران برسانید؟
بالا
مهمترین خبرها
دولت ایران بنیاد دفاع از دموکراسی -یک اندیشکده وابسته به جریان تندروی ضدایرانی در واشنگتن- و مدیر عاملش مارک دوبویتس را به دلیل "انتشار دروغ، تشویق، مشورت، لابیگری و کارزار تبلیغاتی منفی" علیه مردم ایران و همراستایی با "تروریسم اقتصادی آمریکا" تحریم کرد.
یک سال قبل