اخیرا بیبیسی فارسی در یادداشتی در وب سایت خود تحت عنوان "آیا تقدس فلسطین در تشیع سنتی جایی دارد؟" تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا جایگاه قدسی فلسطین را در بین شیعیان کم رنگ کرده تا بتواند از این طریق به مخاطبان خود بقبولاند مسیری که جمهوری اسلامی در خصوص فلسطین در پیش گرفته است با مبانی تشیع در اختلاف است و بعد ایدئولوژیک آن را تحت الشعاع قرار دهد.
بیبیسی فارسی در ابتدای این یادداشت اینگونه روابط خارجی جمهوری اسلامی در جهان اسلام را تشریح می کند: "نحوه تنظیم روابط جمهوری اسلامی ایران با جهان اسلام همواره از دو جهت مورد انتقاد قرار گرفته است. از یک سو حمایت این کشور از گروههای شیعه در منطقه از جمله در لبنان، عراق، سوریه، افغانستان و یمن نشانهای از "فرقهگرایی" شیعی نظام ایران دانسته شده است. از سوی دیگر بخشی از روحانیان سنتی، نظام ایران را متهم به "ترجیح" مصالح امت اسلامی، که از اکثریت سنیمذهب شکل یافته، بر جامعه شیعیان میکنند." که کاملا نشان دهنده این است که می خواهد در ادامه یادداشت چه خطی را دنبال کند. بیبیسی از طرفی جمهوری اسلامی را به فرقه گرایی متهم می کند و از طرفی در راستای سیاست همشیگی خود به دنبال ایجاد دوگانه شیعه و سنی می باشد.
یا در بخشی دیگر از این یادداشت بیبیسی سعی میکند با توسل به برخی مسائل مذهبی تقدس فلسطین و مسجد الاقصی را نزد شیعیان زیر سئوال ببرد: "در کتابهای مذهبی شیعه، معمولاً به طور مفصل درباره فضایل، آداب، ادعیه و زیارات مخصوص هریک از اماکن مقدس شیعه سخن گفته شده است. حتی در مورد انبوهی از قبور نوادگان ائمه شیعه نیز چنین فضایل و آدابی ذکر شده است. نگاهی گذرا به مهمترین کتابهای شیعی از این جنس (از جمله "مفاتیح الجنان" نوشته شیخ عباس قمی و "کامل الزیارات" اثر ابن قولویه قمی) فقدان چنین فضایل و آدابی در مورد مسجدالاقصی و بیتالمقدس را به وضوح آشکار میکند."
این در حالی است که جایگاه مسجد الاقصی یک جایگاه فرا مذهبی دارد. مسجدالاقصى قبله اوّل مسلمین جهان و مرکز توجّه خاص عالم اسلام، از ابعاد گوناگونى حائز اهمیت و ارزش است، زیرا از یک سو بررسى تاریخ پر فراز و نشیب این مکان مقدس که افتخار پذیرایى قدوم مبارک انبیاى عظام را داشته است و محل صعود بزرگترین برگزیده خداوند حضرت محمد«صلىاللهعلیهوآله» به معراج است، توجّه خاص و ویژهاى را به این مسجد و مکان مقدس مىطلبد و از سوى دیگر این مکان مقدس هم از نظر پیشینه تاریخى، مهّم و هم اکنون از جنبه سیاسى و اجتماعى نیز به دلیل تعرض نااهلان و دشمنان، اهمیت بیشترى یافته، باید مورد بررسى عمیقتر قرار گیرد.
شهر قدس از جایگاه بزرگى نزد مسلمانان، مسیحیان و یهودیان برخوردار است؛ که قدس زادگاه ادیان سهگانه بوده و بسیارى از پیامبران و انبیا در قدس به سر مىبردند یا به نحوى با آن در ارتباط بودند. این موضوع از حقایق تاریخى به شمار مىآید و داستانها و روایتهاى متعددى درباره آنها نقل شده و نمىتوان آن را با ادلّه تاریخى اثبات کرد؛ از جمله مىتوان به ارتباط حضرت ابراهیم، یعقوب، اسحاق، عیسى، یحیى، زکریا و صالح با بیتالمقدس اشاره کرد. روایتها و داستانهاى بسیارى درباره ارتباط میان قدس و خانه آدم و نوح و سام نقل شده است.
کنون قدس، که قبلهگاه سه دین بزرگ الهى است و جاى جاى آن یادآور خاطرات انبیاى بزرگ الهى، که براى سلامت و سعادت انسانها مرارتها کشیدهاند، مىباشد، در زنجیره صهیونیسم گرفتار است و به جاى آنکه از این نقطه مشترک و مقدس متعلق به ادیان ابراهیمى در جهت نزدیکى و همدلى بهره گرفته شود، فرصت گفتگو و آرامش را از پیروان هر سه دین ستاندهاند و با یکى دانستن صهیونیسم و یهود، موحدان جهان و یهودیان موحد را دلآزرده کردهاند؛ زیرا دین یهود را ابزارى براى تفرقه میان امت خدا و بهرهگیرى مادى و چند روزه از دنیا ساخته اند.
مشاهده نظرات