بیبیسی فارسی به تازگی گزارشی همراه با تصویر از زنی منتشر کرده است که از قضا تنها زن کاندیدای شورای شهر محل سکونتش هست.
این شگرد های حیله گرانه و موزیانه ی بیبیسی فارسی برای فریب دادن مخاطبش اصلا تازگی ندارد چرا که همیشه بیبیسی به این امر معتقد بوده است که " مشت نمونه ی خروار است " حال انکه برای کشور بزرگ و پهناوری چون ایران این ضرب المثل هرگز صدق نمی کند .
آیا یک مخاطب نسبتا تیزهوش نمی تواند این را درک کند که اگر تصادفا در ده یا روستایی در نقطه ای از ایران میان چند مرد تنها یک زن کاندیدای فعالیت در شورای شهرش شده باشد این به معنای ان نیست که زنان ایرانی زندانی شده اند و همه آنها محکوم به کار در منزل هستند و لا غیر؟
بیبیسی به طور مضحکی در این گزارش نگاشته است:
"یک زن تنها در میان ردیف مردانی که در یک مسجد نشستهاند، این تصویری نیست که هر روز در ایران شاهدش باشیم.زنانی که خود را برای انتخابات شوراها نامزد میکنند، شرایط دشواری را برای بیرون زدن از خانه و اثبات توانمندیهایشان تحمل کردهاند."
آیا به راستی افرادی که درشهرهای بزرگ ایران هم زندگی می کنند همین نظر را دارند؟آیا واقعیت جاری ایران در شهرها و روستاها همین است؟
پاسخ روشن است. خیر.هر چهارسال وقتی در هوای داغ انتخابات ایران تنفس می کنیم به سادگی با پرسه زدن در خیابان ها شاهد بیلبوردها و پوسترهای تبلیغاتی زنانی هستیم که با تکیه بر توانمندی ها و تحصیلات خود و اقبال خانواده و حمایت همسرشان وارد عرصه ی سیاسی و اجتماعی شده اند و اتفاقا زنان حضور بسیار پررنگی در این عرصه دارند.
پرواضح است که بیبیسی قصد دارد زنان ایرانی را در انزوای مطلق نشان دهد تا جریان فمینییسم را در ایران تحریک کند و چهره ی ناعادلانه ای از ایران اسلامی در جهان منعکس کند. چهره ای دیکتاتورمآبانه و مردسالار که حق هیچگونه ایفای نقشی به زنان جامعه نمی دهد.
مشاهده نظرات