شبکه فارسی زبان بیبیسی در گزارشی از امنیت پایین کشور افغانستان در این روزها خبر داده است.
به گزارش بیبیسی پرشین؛
شبکه فارسی زبان بیبیسی در گزارشی که اخیراً منتشر کرده است، به
بررسی وضعیت ناامن افغانستان در این روزها و فعالیتهای راهزنان و تروریستها در
مناطق این کشور پرداخته است.
بیبیسی فارسی در این گزارش با استفاده از تیتر «از باجگیری زورمندان تا حضور داعش؛ در غور چه میگذرد؟»، این
گونه نوشته است: «واقع در مرکز افغانستان، هممرز با هشت
ولایت دیگر، کوهستانی، با راههای دشوار و با جمعیتی حدود هشتصد هزار نفر، غور از
ولایتهای "محروم" افغانستان است که کمتر به آن توجه شده است. این ولایت
سالهاست به میدان جنگ و رقابتهای طایفهای تبدیل شده است.
در چند سال گذشته، خبرهای متعددی از وقوع
انواع خشونت در این ولایت دوردست افغانستان پخش شده است.
اما در غور، که شمال را به جنوب افغانستان
وصل میکند، واقعاً چه میگذرد؟
فعالیت غیرقانونی "دهها" گروه
مسلح - که گهگاه باهم درگیر میشوند - و حضور و فعالیت طالبان و داعش در برخی مناطق
غور، آمار بالای خشونت علیه زنان و عدم دسترسی زنان به خدمات بهداشتی و آموزشی در بسیاری
از ولسوالیها/شهرستانهای این ولایت، در کنار فقر، نبود فرصتهای شغلی، کمبود آب آشامیدنی،
نبود جادههای معیاری و مشکلات فراوان دیگر وضعیت این ولایت مرکزی افغانستان را پیچیده
کرده است.»
اما گویا بیبیسی فراموش کرده است که نقش غرب در این میان چیست؟!
هر طرف این ماجرا را که بررسی کنیم سرنخهایی از نقش شوم غرب پیدا میکنیم؛
آیا ارتباط غرب با طالبان را میتوان انکار کرد؟! آیا نقش غرب در ایجاد و تقویت
داعش را میتوان نادیده گرفت؟! آیا سهم غرب در تقویت گروههای مسلحی که به قاچاق
مواد مخدر میپردازند را میشود ناچیز تصور کرد؟!
از همه اینها گذشته، آیا پس از آن که در سال 2001 میلادی، غرب با
تمام توان خود خاک افغانستان را به اشغال نظامی درآورد، شعارها و اهدافشان از این
لشگرکشی ابجاد صلح و امنیت در این کشور و منطقه نبود؟! آیا وضعیت ولایت"غور" پوچی آن شعارها را نشان نمیدهد؟!
اسناد مختلفی که بعضاً پلیس افغانستان هم به آن دست یافته و آنها را
افشا کرده است که نشان از جلسات مخفیانه طالبان با سران نظامی غربی و حتی آموزش
نیروهای طالبان توسط غرب دارد را چگونه میتوان در راستای صلح تفسیر کرد؟!
آمارهایی که نشان میدهد تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان در
دوران تسلط غرب بر این کشور بر خلاف شعارها نه تنها کاهش نیافته بلکه با افزایش
ماجه بوده است و تنها مدیریت آن از شکل سنتی قبل به مافیایی نوین با مدیریت غربیها
تغییر شکل داده است، چه دلیلی دارد؟!
آیا همانطور که غرب تعهد داده است، افغانستان دارای نیروی امنیتی و
نظامی توانمند، خودکفا و کافی است؟!
آیا این ناامنیها و خشونتهای غیر قابل کنترل در نقاط مختلف هیچ اثری
بر تداوم اشغالگری و بهره برداریهای غرب در افغانستان و قراردادهای سنگین امنیتی
و نظامی که بر مردم این کشور تحمیل میکنند، ندارد؟!
اینها همه سوالاتی هستند که برای یافتن پاسخهایشان نیازی به جستجوی
زیادی نیست و واقعیتهایی کاملاً آشکار و در دسترس محسوب میشوند و همه ما را به
یک نتیجه میرسانند که این مردم افغانستان هستند که قربانی سیاسیت های غرب میشوند.
مشاهده نظرات