یکی از مهمترین ابزار های رسانه هایی مانند بیبیسی فارسی برای موج سواری و اختلاف اندازی در ایران تاکید بر محدودیت ها و محرومیت هایی است که ادعا می کنند شهروندان با آن مواجه اند. محدودیت هایی که به اعتقاد آن ها گاهی متوجه مردم عادی است و گاهی متوجه سیاستمداران سابق.
یکی از شاخص ترین موارد آن تمرکز بر محدودیت هایی است که گفته می شود در سال های اخیر برای محمد خاتمی وضع شده است. اگر چه هیچ مقام رسمی، اصل اعمال سازمان یافته ی محدودیت بر او را اعلام نکرده، اما بیبیسی مدت هاست اصرار دارد او را در محدودیت نشان بدهد. برگ برنده ای برای این شبکه تا بتواند از یک طرف او را در ردیف رهبران محصور جنبش حصر قرار دهد و از طرف دیگر از مزیت آزادی و ارتباط او استفاده کند.
شاید جدی ترین زمان برای بهره برداری بیبیسی دوران انتخابات باشد. زمانی که می تواند با ایجاد جوی روانی در طیفی از مخاطبان خود آن هم به مدد پیام ها یا توصیه های افرادی مانند خاتمی بر سرنوشت انتخابات تاثیر بگذارد.
اما این که بیبیسی حتی در برابر کوچک ترین خبر های راست و دروغ در مورد رییس جمهور اسبق ایران کوهی از خبر و تحلیل می سازد را می توان شکل دیگری رمز گشایی کرد. پس از انتخابات سال 88 رفتار رهبران معترض آن قدر تند و نا متعارف تحلیل شد که طیف وسیعی از جامعه را به مقابله و واکنش واداشت. اگر چه حکومت ایران می گوید نزدیک دو سال با آن ها کنار آمده، اما سرانجام گزینه ی حصر برای رفع تنش های موجود انتخاب شد. در تمام این مدت محمد خاتمی نه تنها علنا نقشی در مدیریت تنش های سیاسی نداشت که حتی بسیاری از همراهان جنبش سبز او را بخاطر سکوتش محکوم کردند.
در فضای سیاسی ایران پس از حصر رهبران معترض، گرایش مردم در داخل ایران بقدری علیه اصلاح طلبان بود که حتی خبرهای گاه و بیگاه بیبیسی از حصر و وضعیت رهبران در حصر هم نتوانست تغییری در آن فضا ایجاد کند.
بیبیسی برای همین تصمیم گرفت محل نزاع با حکومت ایران را از چهره هایی که ظاهرا از دل و دیده ی مردم رفته بودند به سمت کسی ببرد که لااقل در دیده ی مردم حضور داشته باشد. بهترین گزینه اما رییس جمهور اسبق ایران بود. بیبیسی فارسی با بزرگ نمایی از محدودیت هایی که احتمالا بدلیل وضعیت و جایگاه رییس جمهور اسبق برای او بوجود می آمد، آن را با حصر موسوی و کروبی مقایسه کرد. با بالا گرفتن واکنش ها و همزمانی آن با انتخابات 92 بیبیسی توانست از دل همین کشاکش، محمد خاتمی را به یک سلبریتی برای خودش تبدیل کند، چهره ای که حالا از زاویه ی دید بیبیسی روی مخاطبانش اثر می گذارد.
پس از انتخابات سال 92 بیبیسی همواره از این مزیت بهره برده و خیلی از سیاست مداران داخلی ایران هم در پازل بیبیسی مشغول بازی شدند. حالا اما خبر اعمال محدودیت های جدید برای او حامل چند پیام جدی است. خبری که این بار تمام مقام های مسئول در حکومت آن را تکذیب کرده اند.شاید تلاشی دیر هنگام برای پایان دادن به سال ها موج سواری بیبیسی. اولین پیام انتشار خبر اما، فشار بیشتر بر دولت دوازدهم است. دولتی که می گویند با حمایت اصلاح طلبان به قدرت رسیده اما از مواضع آن ها حمایت نمی کند. دومین پیام احتمالا نگرانی بیبیسی از آینده ی سیاسی ابراهیم رییسی است، اصلی ترین رقیب حسن روحانی در انتخابات اخیر ایران که بیبیسی ادعا کرده او حکم محدودیت های جدید را صادر کرده.
اما شاید مهم ترین پیام که چندان خوشایند بیبیسی نیست این باشد که شاید کارکرد محمد خاتمی و چهره هایی مانند او که برای بیبیسی بهترین ابزارهای موج سواری بودند، به پایان خود نزدیک شده است. پایانی که می تواند هرچه بیبیسی در سال های اخیر رشته است را پنبه کند. انتشار این خبر احتمالا تلاشی است برای زنده نگهداشتن این ابزار و این که شاید بیبیسی گمان می کند ایجاد محدودیت جدید برای چهره های سیاسی یک بار دیگر فرصت اثر گذاری بر جامعه ی ایران را به این شبکه می دهد .
مشاهده نظرات