بیبیسی فارسی در گزارشی ضمن ابراز خشم خود در خصوص عدم موفقیت پروژه آشوب در خیابانهای ایران، به شکست این طرح اعتراف نمود.
به گزارش بیبیسی پرشین؛
شبکه فارسی زبان بیبیسی در گزارشی که اخیراً بر روی وبسایت خود
منتشر کرده است، ضمن اعلام خشم و ناراحتی از عدم موفقیت آشوبهای خیابانی در
ایران، با تحلیلهایی به بررسی دلایل این ناتوانی فتنه جدید در کشورمان پرداخته و
همراه با این خشم عمیق، به شکست این پروژه ضد ایرانی اعتراف میکند.
بیبیسی فارسی در گزارشی تحلیلی که با تیتر «چرا ناآرامیهای اخیر ایران
به یک جنبش همگانی منجر نشد؟» و به قلم "شهیر شهید ثالث" که وی را
"روزنامه نگار و تحلیلگر" معرفی میکند، منتشر کرده است، با اعتراف به
شکست کامل این پروژه ضد ایرانی، تلاش میکند تا در حد توان خود ضمن تبرئه ضد
انقلاب و غرب در این آشوبها، نام مخالفین داخلی سیاستهای دولت کشورمان را به
عنوان متهم مطرح کند و به همین دلیل مینویسد: «بسیاری از تحلیلگران در ایران
معتقدند که شروع تظاهرات در روز هفتم دی در مشهد، از سوی مخالفان دولت روحانی
سازماندهی شده بود، اما بعد نیروهای دیگری وارد صحنه شدند و رشته کار از دست تندروها
خارج شد.
حمید رضا جلایی پور میگوید: "این اعتراضها ابتدا خود جوش و
مردمی نبوده و سازماندهی شده به راه افتاده است. دو سوم خانمها چادری بودند. معمولاً
خانمهای چادری در تظاهرات رسمی که از صدا و سیما اعلام میشود شرکت میکنند، مثل
تظاهرات بعد از نماز جمعه، روز قدس، روز ۲۲ بهمن. لذا احتمالاً این خانمها از
مراکزی دعوت شده بودند".
اما در مورد اینکه چرا این اعتراضات شکل گرفت تحلیلگران بسیاری در
داخل و خارج ایران اظهارنظر کردهاند. این دلایل طیف وسیعی از مقولات اقتصادی، سیاسی
و اجتماعی را در بر میگیرد که محتاج بحثی جداگانه است. اما موضوع یاس و ناامیدی
جوانان نسبت به بهبود شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، پس از ۵ سال که از ریاست
جمهوری حسن روحانی میگذرد، از سوی بسیاری از صاحب نظران به عنوان یک عامل عمده
برجسته شده است. بعد از اتمام دوره محمود احمدینژاد که تقریباً در همه عرصهها،
از سیاستهای داخلی گرفته تا سیاست خارجی ضربات مهلکی به ایران وارد کرد، آقای
روحانی در ایجاد شور و امید در جامعه نقش موثری داشت.»
بیبیسی در ادامه این تحلیل خود بدون هیچ اشارهای به نقش غرب در آشوبها
و اغتشاشات خیابانی اخیر در برخی شهرهای کشورمان، معترضین را به دو بخش داخلی
معترضین اقتصادی و معترضین مدنی تقسیم کرده و عدم وجود رهبری واحد برای طرح
اعتراضات و انتظاراتشان را یکی از دلایل اصلی فروکش کردن آشوبها اعلام میکند.
اما در خصوص این شکست پروژه آشوب و اغتشاش در ایران، باید به نکاتی
اساسی اشاره کرد؛ نکاتی که فراموش کردن آن به دور از انصاف است.
نکته اول این که مردم ایران هر چند دچار مشکلات اقتصادی باشند، اما بصیرت
کافی برای درک تفاوت اعتراض با اغتشاش را دارند و به همین دلیل نیز وقتی آشوب گران
به خیابانها آمدند، مردم با همه مشکلاتی که داشتند صفوف خود را از این هنجارشکنان
جدا کردند و این جدا کردن مردم از آشوب گران بسیار به موقع و سریع اتفاق افتاد و
همین امر نیز باعث شد تا انگشت شماری اغتشاش گر، بدون پشتوانه مردمی خیلی زود شکست
بخورند.
اعتراضات مردمی کاملاً اقتصادی و به حق بوده و هیچ ربطی به آشوب علیه
نظام جمهوری اسلامی و اهانت به ارزشهای انقلابی نداشته و ندارد.
ورود آشوب گران فرصت طلب به اعتراضات به حق مردمی حتی باعث این شد که
صدای به حق مردم شنیده نشود و خواستههای به جایان ها در آتش آشوب نابجای فتنه
گران گم شود و به همین دلیل، نه تنها نمیشود این حرکت را مردمی دانست، بلکه میتوان
ادعا کرد که رفتاری غیر مردمی و ضد مردمی بوده است.
تصاویر منتشر شده از اهدای گل و شیرینی توسط مردم و کسبه برخی چهارراه ها در مشهد مقدس در بین نیروهای امنیتی و انتظامی و قدردانی از تلاش های آن ها برای مقابله با آشوب گران و بازگرداندن آرامش به شهر، به خوبی گویای این واقعیت است.
نکته دوم این که نهادهای انتظامی و امنیتی و حتی قضائی در جمهوری
اسلامی فرق فردی که به دنبال اعتراض به حق و مسالمت آمیز است و فرد آشوب گر
مزدبگیر غرب و اسرائیل را به خوبی میداند و به همین دلیل با کنترل امور داخلی
شهرهای مورد آشوب فتنه گران، اجازه تداوم فعالیت به آنها نداده و به موقع مقابله
جنایات آنها ایستادگی کردند.
افرادی که مرتکب قتل، خشونت، تخریب اموال عمومی و خصوصی مردم و ...
شدند، به درستی محاکمه شده و برای افرادی که فریب خورده بودند نیز تحفیفی جدی در
نظر گرفته شد تا به درستی میان اعتراضات به حق مردمی و آشوبهای خیابانی فاصله و
تفاوت ایجاد شود.
مشاهده نظرات