شبکه فارسی زبان بیبیسی در روزهای اخیر به طور جدی تخریب صدا و سیما در ایران را دنبال میکند.
یکی از مهمترین اهداف رسانههای دیداری و شنیداری در قرن
بیست و یکم بدون شک تأمین و پر کردن اوقات فراغت بینندگان آنهاست. بینندگانی که
تحت تأثیر و فشار مشکلات مختلف انسان مدرن به دنبال آن هستند که معدود ساعات استراحت
و بیکاری خود را در محیطی به دور از فشار و استرس به تجدید قوا بپردازند. در
چهارچوب همین نگاه است که ایام تعطیلات یکی از مهمترین ایامی است که شبکه های
رادیو و تلویزیونی برای جذب مخاطب و رقابت بین خود و رسانه های نوینی دیگری که چند
سالی در عرصه فضای مجازی پا به عرصه رقابت گذاشتهاند برنامهریزی میکنند. در این
بین، کار رسانههایی که معتقد به رویکردی دینی هستند و آن جوامع به عنوان هدف برای
رسانههای نظام سرمایهداری مطرح هستند بسیار مشکل و حساستر است.
در خصوص کشور ایران و با بیش از 80 میلیون نفر جمعیت که
صدها رسانه مکتوب، رادیو و تلویزیون وابسته به کشورهای غربی و مخالفان خارجنشین جمهوری
اسلامی و برخی جریانهای غربگرای داخلی مشغول به برنامهریزی برای تهاجم فرهنگی و
تغییر سبک زندگی افکار عمومی این کشور از طریق قدرت اثرگذاری رسانه هستند، کار و
مسئولیت صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران دو چندان است.
رسانه های ماهوارهای فارسی زبان بهویژه پس از وقایع سال
1388 و تشدید برخی مشکلات معیشتی در سالهای اخیر به شدت بر روی مسئله تفریح و
سرگرمی برای جذب مخاطبان سرمایهگذاری کردهاند. تشکیل شبکههایی همچون جم، من و
تو و حتی تلاش رسانه ای مانند بی بی سی فارسی در حوزه سرگرمی را باید در همین پازل
دید. این رسانه ها رقیب خود را صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران دانسته و علاوه بر
سیاست تخریبی بر علیه آن تلاش دارند تا به نوعی به بیاعتبارسازی این رسانه دست
بزنند و آنرا مخالف تفریح و شادی و سرگرمی معرفی کنند.
به طور مثال شبکه بی بی سی فارسی که خط دهنده اصلی برخی
جریانهای غربگرای داخلی ایران است و طبقه متوسط جدید عمدتاً شهری را هدف خود
قرار داده است این روزها با حاکمیت تمام قد جریانهای بهائیی، فمنیست و قومیتگرا
پس از آغاز مدیریت "رزیتا لطفی" (عنصر بهائی و مرتبط با سرویس جاسوسی انگلستان) در آن
رویکردهای تهاجمی و رادیکالی را در فضای رسانهای خود بر علیه جمهوری اسلامی ایران
دنبال میکند در سه ماه مصادف به فروردین 1397 برای ربودن مخاطبان رسانه ملی در
ایام تعطیلات نوروز برنامه ریزی های گستردهای را انجام داد. دعوت از دهها
خواننده و رقاصه ایرانی خارجنشین و پخش دهها مستند با کمک از شبکه بی بی سی انگلیسی
تنها بخش کوچکی از این برنامهریزی های این رسانه نزدیک به دولت انگلستان و
مخالفان نظام در ایام نوروز بوده است.
اما نکته جالب توجه آنکه این برنامهریزیها و طراحیهای
چندین ماه علیرغم برخی نقدها به برخی برنامههای و رفتارهای رسانهای صدا و سیما
مانند میدان دادن بیش از حد به خوانندگان، بازیگران و فوتبالیست های سلبریتی در
برخی برنامه ها با عملکرد قابل دفاع این رسانه در پخش برنامههای پرمخاطبی چون
کلاه قرمزی، پایتخت 5 و دورهمی ناکام ماند. شکست تلاشهای بی بی سی فارسی و دیگر
رسانههای فارسی زبان ماهوارهای در جذب مخاطب از همان روز اول فروردین آشکار شد
به گونهای که بی بی سی فارسی و برخی بازوهای رسانه اش در داخل کشور حملات و حاشیهسازیهای
کمسابقهای را بر علیه رسانه ملی و برنامههای پرمخاطب آن در دستور کار اتاق فکر
خود قرار دادنند.
پس از حاشیهسازیهای صورت گرفته برای تحریک خلق به اصطلاح
عرب در خوزستان در روز دوم فروردین، حمله تمام و کمال به فصل پنجم سریال پرمخاطب
پایتخت 5 در دستور کار قرار گرفت. این حاشیهسازی در خصوص برنامه دورهمی نیز ادامه
داشت و در تکمیل همین سیاست بیاعتبارسازی متهم کردم صدا و سیما به سانسور و حاشیه
سازی بر سر مسائل دیگری چون لوگوی باشگاه رم ایتالیا را نیز باید در همین راستا
تحلیل و ارزیابی کرد.
البته سرانجام بی بی سی فارسی به گونه ای غیرمستقیم در
مطلبی در کانال تلگرامی خود به شکستاش از صدا و سیما در خصوص برنامه های نوروزی
امسال اعتراف کرد. این رسانه در کانال تلگرامیاش ضمن تداوم کینهورزیهای خود با
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مدعی شد که علت موفقیت صدا و سیما، برنامه های
تکراری چون کلاه قرمرزی و پایتخت 5 بوده است. بی بی سی فارسی از این اقدام با
عنوان دوپینگ برای جذب مخاطب توسط رسانه ملی در ایام نوروز یاد کرد.
به هر حال به نظر میرسد که یکی از طراحی های مهم غرب و بر
علیه کشوردر آینده بحث تفریح، سرگرمی و شادی است و در این زمینه باید رسانه ملی
توجه جدی داشته باشد. مدیران این مجموعه باید ضمن پرهیز از تقلیدهای کورکورانه از
برخی برنامههای شبکههای ماهوارهای تلاش کنند تا محیطی سالم و مفرح برای رشد و
اعتلای مخاطبان خود فراهم کنند.
مشاهده نظرات