بیبیسی در برنامه «دیدهبان» به سیاهنمایی علیه ایران با موضوع سانسور در سینما و تلویزیون کشورمان پرداخته است.
به گزارش بیبیسی پرشین؛
شبکه فارسی زبان بیبیسی در بخشی از برنامه اخیر «دیدهبان» که با اجرای
«مریم افشنگ» و «مریم زهدی» بر روی آنتن رفت، به بهانه بررسی روزنامههای منتشر
شده در ایران طی هفته گذشته، از موضوع سانسور در سینما و تلویزیون کشورمان برای
سیاهنمایی علیه ایران استفاده کرد.
مریم زهدی، مجری این برنامه به بهانه بررسی روزنامه ابتکار، با اشاره به تصویر
و خبری از «ترانه علیدوستی»، بازیگر سینمای ایران در صفحه اول این روزنامه به مطالب
منتشر شده با هشتگ «من و سانسورچی» در فضای مجازی پرداخته و با بهرهبرداری از این
موضوع میگوید: «من میخوام به قضیه سانسور اشاره بکنم. برای کسانی که مثل من پیگیر
این ماجرا هستند خیلی چیزهاش جالب بود و تازگی داشت و عجیب بود.
این هشتگ من و سانسورچی رو امیرمهدی ژوله نویسنده و تلویزیون راهاندازی کرد و
دعوت کرد از همکاراش که بیاید با این هشتگ به موارد سانسوری که باهاش مواجه شده بودید
اشاره کنید؛ البته بماند که یه عده با آقای ژوله همراه بودند و یه عده هم انتقاد
میکردن و میگفتن که چند سال تمام تو با این سیستم کار کردی و صدات در نیومد و چی
شده که الان داری سر و صدا میکنی؟!
بعد از این خیلیها به میدون اومدن و شروع کردن از موارد سانسورشون گفتن. به
مواردی اشاره شده بود که برای من واقعا تعجب برانگیز بود، از جمله اینکه خانمها
گوشهاشون نباید از زیر روسریشون معلوم بشه، یا خیار نباید خانمها بخورن جلوی
دوربین، یا از پلهها نباید بالا برن ...»
اما آیا بیان یک داستان از زبان کسی که خود را "سلبریتی" میداند میتواند
منبع درستی برای فضاسازی علیه یک کشور باشد؟!
جالب اینجاست که خود مجری هم به آن اشاره میکند که چطور یک فرد که سالها با
سینما و تلویزیون جمهوری اسلامی همکاری کرده و همچنان هم همکاری میکند، به یکباره
این چنین اظهاراتی را در قالب طنز! مطرح میکند؟!
آیا هدفی جز فضاسازی و بهرهبرداری از موج ایجاد شده برای دستیابی به منافع
پشت پرده است؟!
بعلاوه آیا در سینمای غرب سانسور وجود نداشته و به عبارتی دیگر بازیگران در
سینمای غرب برای حفظ جایگاه خود ناچار نیستند به موارد مختلفی تن دهند؟!
طبیعی است که هر سیستمی به دنبال حفظ فرهنگ و گسترش ارزشهای خود در حوزههای
مختلف از جمله سینما باشد؛ قطعا کسانی که این روزها تلویزیون و به ویژه سینمای
ایران را دنبال میکنند به این واقعیت پی میبرند که فضا آنطور که بیبیسی مدعی
میشود هم بسته و محدود نیست؛ هرچند تا حد ضرورت باید اصولی حفظ شود و در کل تفاوت
سینمای ایران با هالیوود از لحاظ معنوی و ذاتی باید در همون اصول باشد.
از طرفی ارزشهایی که این روزها سینمای غرب از جمله هالیوود به دنبال انتقال
آن است و بازیگران، به ویژه زنان بازیگر در آن مجبور به رعایت اصولی خاص برای دستیابی
به این هدف هستند، چیست و چرا کمتر رسانهای به آن پرداخته و توجه دارد؟!
زنان بازیگر برای حفظ جایگاه خود در سینمای غرب وادار به فساد، تنفروشی و
تبدیل شدن به کالایی جنسی هستند و این واقعیت را میتوان در اظهارات خود آنها
مشاهده کرد؛ جایی که شواهد بسیاری نشان میدهند که فساد اخلاقی در سینمای غرب
کاملا برنامهریزی شده و سیستماتیک است و اگر دختر جوانی بخواهد به عنوان بازیگر
وارد این مجموعه شوند، باید به قوانین آن که تن دادن به فساد است، پایبند باشند.
تنها در دو سال اخیر
افشاگریهای پیاپی علیه "هاروی واینستاین" تهیه کننده مطرح هالیوودی نشان دهنده
بخشی از این فساد است؛ آنجا که این سازنده آثار هالیوودی تاکنون با شکایت بیش از 82 بازیگر زن مواجه است که وی
را به تجاوز جنسی متهم کردهاند؛ بازیگرانی که بعضا نامهای مطرحی در سینمای
هالیوود دارند از جمله "آنجلینا جولی"، "گوئنیت پالترو"،
"کیت بلانشت"، "لایست آنتونی"، "آسیا آرجنتو"، "روزانا
آرکت"، "جسیکا بارت" و "کیست بکینسل" و ...
افشاگریهای
مختلفی در اینباره صورت گرفته است که فساد در سینمای غرب را جار میزنند؛ از آن
دست میتوان به اثر «هالیوود کتاب روسواییها»، نوشته
«جیمز پریش» در سال 2004 میلادی اشاره کرد که فساد اخلاقی بیش از 32 نفر از چهرههای
مطرح و برجسته هالیوود را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و از واقعیتهای بسیاری
پرده برمیدارد.
مشاهده نظرات