کینه ورزی تازه عنصر امنیتی فعال در بی‌بی‌سی علیه مدیریت جهادی

باسانی در ابتدای یادداشت خود ضمن ابراز خشم از حضور فرمانده سپاه پاسداران در مناطق سیل رده می-نویسد: "محمدعلی جعفری با بیل داخل یک گونی خاک می ریزد. افراد موبایل به دست، از زوایای مختلف از سرلشکر جعفری فیلم می‌گیرند. تعدادی نیروی سپاهی و بسیجی با لباس فرم، چند محافظ و دیگرانی که در حال اظهار نظر در مورد بیل زدن او هستند، دور فرمانده را گرفته اند. صدای عده دیگری هم می‌آید که در تصویر دیده نمی شوند، ازجمله کسی که می گوید: سردار، خدا حفظت کند. صحنه فوق، از جنس تصاویر متعددی است که طی هفته های اخیر، در طیفی از رسانه های حکومتی مجازی و رسمی، در تمجید از "مدیریت جهادی" منتشر شده است. تولید چنین تصاویری، به زبان ساده قرار است این پیام را به مخاطبان بدهد که موثرترین شیوه غلبه بر بحران‌، روشی است که فرماندهان و منتسبان یک نهاد خاص نماینده آن هستند. این تصاویر اما برای بسیاری از مخاطبان، تداعی‌گر رفتاری آشنا بوده که مشابه آن را، پیشتر نزد سلبریتی های مجازی مشاهده کرده اند. رفتاری که شاید توصیف ساده آن، "سلفی گرفتن با مصیبت باشد".
این عنصر امنیتی فعال در اتاق فکر بی‌بی‌سی فارسی سپس با توسل به سناریوی انگلیسی "تفرقه بینداز و حکومت کن" می¬نویسد: "بسیاری از ویدیوهایی که در رسانه های خاص با موضوع مدیریت جهادی منتشر می‌شوند، به وضوح بر اثبات کارآمدی سپاه در مقایسه با سایر دستگاه های حکومتی تمرکز دارند". باستانی در ادامه کینه ورزی های خود به حضور پرویز فتاح در مناطق سیل زده و تلاش برای نجات عکاس یکی از خبرگزاری های ایران و بازدید یکی از نمایندگان استان قم از سدی در این استان نیز حمله می کند. 

او البته به اینجا نیز اکتفا نمی کند و در ادامه کسنه ورزی های خود نسبت به گروه های جهادی حزب اللهی مدعی می¬شود: "ویدیوی مشهور سینه زنی عده ای از جوانان حزب اللهی در وسط آب‌های گل‌آلود را، می توان نمونه ای خبرساز از همین تصاویر دانست. مراسم سینه زنی، ممکن بود در شرایط طبیعی نوعی خستگی در کردن در میانه اقدامات امدادی تلقی شود. اما وقتی این ویدیو در پس زمینه تبلیغات حکومتی اخیر قرار گرفت، تلقی بخش بزرگی از مخاطبان از آن، یک "نمایش حکومتی دیگر برای "لایک گرفتن از مخاطبان با استفاده از سیل بود". سرانجام این عضو اتاق فکر بی‌بی‌سی فارسی به گزارش یکی از خبرنگاران صدا و سیمای ایران از داخل آب های سلاب گلستان نیز می تازد و سیاسی کاری های تخریبی خود را در این به اصطلاح یادداشت به اتمام می رساند.